چطور منطقیترین همسر دنیا باشید؟
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۸۴۵۶۸
خیلی از خصلتها، نشانه بدخلقی یا ضعف نیست؛ بلکه نشانه پایین بودن عزت نفس شماست، سعی کنید آنها را بشناسید و در جهت تغییرشان تلاش کنید.
نه زندگی میدان جنگ است و نه شما یک آدم بیعیب و نقص یا همیشه شکست خورده. این پیشفرضی است که اگر باورش داشته باشید، بسیاری از مشکلاتتان با خود و دیگران حل میشود. از شما میخواهیم که با دقت بیشتری به رفتارها و سبک زندگیتان نگاه کنید و اگر در گروه چنین آدمهایی قرار میگیرید، با حذف برخی ویژگیهایتان عزتنفس خود را هم بالا ببرید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نمیگوییم کار آسانی است، اما اگر این عادتهای کهنه را نادیده بگیرید، دیر یا زود زندگی مشترکتان را با مشکلات زیادی روبهرو میکنید که حل کردنشان ساده نیست. خیلی از خصلتها، نشانه بدخلقی یا ضعف نیست؛ بلکه نشانه پایین بودن عزت نفس شماست. لازم است آنها را بشناسید و از بین ببریدشان. اگر میخواهید درباره اعتماد بهنفستان دوپینگ کنید این مطلب را بخوانید.
به تواناییهایتان اعتماد کنید
این موضوع هم میتواند اعتمادبهنفس و عزتنفس شما را تحتتاثیر قرار دهد. اگر شما حس کنید در زندگیتان آنقدر که باید خوب عمل نمیکنید و همیشه شکست میخورید این موضوع باعث میشود تصویری که در مورد خودتان دارید هم خدشهدار شود درنتیجه دیگران هم تصویر جالبی در مورد شما نخواهند داشت. قرار نیست شما در تمام موضوعاتی که همسرتان از آنها سردر میآورد، وارد شوید، اما قطعا مسائلی هست که شما بیشتر از او از آنها اطلاع دارید و بیشتر توانایی رسیدگی به آنها را دارید. سعی کنید به این مسائل رسیدگی بیشتری کنید تا هم تصویرتان در ذهن خودتان بهتر شود و هم در ذهن دیگران. نقاط قوت خودتان را فهرست کنید و اگر از آنها با خبر نیستید، نظر دیگران را در این مورد بپرسید، اما سعی نکنید خود را وارد هر ماجرایی بکنید و با صحبت کردن درمورد موضوعاتی که تخصص یا اطلاعی درمورد آنها ندارید، حرفهایتان را برای دیگران بیاعتبار کنید.
خودتان را بشناسید
به جای اینکه پله ترقی همسرتان شوید و خودتان درجایی که هستید در جا بزنید، در عین حمایت از او به فکر رشد خودتان هم باشید. سعی کنید تعریفی از خود داشته باشید که به شما اعتماد به نفس و آرامش میدهد. در ذهنتان یک عنوان برای خود بسازید و سعی کنید این عنوان را هر روز تقویت کنید. مثلا بگویید من کارمند نمونهای هستم؛ من به فکر تحصیلاتم هستم و... اگر شما چنین عنوانی را در ذهنتان نداشته باشید، بعد از چند سالی احساس بیارزشی خواهید کرد و ممکن است فکر کنید همین همسری که شما پله ترقیاش شدهاید، هزاران پله از شما بالاتر است و چرا باید برای بودن با شما انرژی بگذارد! در عین حال همیشه پشتیبان همسرتان باشید و بهخاطر ترس از اینکه روزی از شما بالاتر برود و قدرتان را دیگر نداند، او را از آنچه استحقاقش را دارد محروم نکنید.
به فکر اثبات خودتان نباشید
دیگران شما را همانطور که هستید میبینند، با تمام تواناییها و ضعفهایتان. شاید در برخوردهای اول به تمام این موضوعات پی نبرند، اما در ملاقاتهای بعدی نظرشان را در مورد شما اصلاح میکنند و به شناخت بهتری میرسند. تا زمانی که این تصور در آنها کامل شود دست نگهدارید و بهخاطر ترس از قضاوتهای آنها مدام خودتان و عادتهایتان را معرفی نکنید. اگر شما در کارتان برجسته باشید، اخلاق خوبی داشته باشید یا هزار و یک هنر دیگر در وجودتان باشد، دلیلی ندارد که به محض دیدن دیگران از همه این تواناییها پردهبرداری کنید و اگر هم ضعفها و شکستهایی دارید، قرار نیست همه دنیا را از وجودشان با خبر کنید. در مورد خودتان کم توضیح دهید و بگذارید هرکسی از دریچه دید خودش شما را بشناسد.
زندگی زناشویی
خودتان را زیر ذرهبین نگذارید
شاید این پیشنهاد بهنظر عجیب بیاید، اما زیاد از حد فکر کردن به همه ویژگیها و جزئیات میتواند در شما وسواس ایجاد کند و عزت نفستان را هم تحتتاثیر قرار دهد. وقتی کاری میکنید یا حرفی میزنید، مدام از خود نپرسید که آیا درست بود یا نه و آیا دیگری را رنجاندهاید یا نه. شاید همسر شما خسته یا بیحوصله باشد، پس دلیلی ندارد به محض احساس ناراحتی در او بپرسید، من کاری کردم؟ از من ناراحتی؟ فلان حرف یا رفتارم تو را ناراحت کرد؟ و... قبل از انجام هر رفتاری به آن فکر کنید، اما بعد از آن، این بررسی پایانناپذیر را قطع کنید. مطمئنا اگر دیگران از شما ناراحت باشند، شما را در جریان خواهند گذاشت، پس سعی نکنید که ناراحتی آنها را پیشبینی کنید.
یادتان باشد که همیشه حق با شما نیست
هرقدر هم که توانمند باشید، باز هم اشتباه میکنید. فکر نکنید نپذیرفتن اشتباهات و انکارشان یعنی داشتن اعتماد به نفس. یکی از نشانههای افرادی که عزت نفس پایینی دارند، ناتوانی در پذیرش اشتباهات و مهمتر از آن، اعتراف به اشتباهات است. اگر مشکلات شما باعث یک دعوای خانوادگی شده، چند ساعتی بعد از آرام شدن جو از همسرتان عذرخواهی کنید و به او نشان دهید که مسئولیتپذیرید و میتوانید قضاوت درستی درمورد رفتار خودتان داشته باشید. اگر شما همیشه از زیر عنوان تقصیر من بود شانه خالی کنید، او قضاوتهایتان را در مورد خودش هم نخواهد پذیرفت و شما را مسئول تمام ناراحتیهای زندگی مشترکتان خواهد دانست.
توهم توطئه نداشته باشید
فکر نکنید پشت همه حرفهای دیگران، منظور خاصی هست که باید تحلیلش کنید یا به فکر تلافی کردنش باشید. حتی اگر با آدمی سروکار داشته باشید که واقعا چنین منظوری دارد، باید فکر کنید که وقت و آرامش شما ارزشمندتر از این است که مدام برای تلافی کردن کار او صرف شود. اگر در خانواده همسرتان کسی با چنین ویژگیهایی هست از کنار حرفهایش بگذرید و خودتان را درگیر موضوعات ساده و سطحی نکنید. اگر هم شما فکر میکنید که دیگران چنین ویژگیهایی دارند، توانتان را بالا ببرید و با گذشتن از کنار حرفهایی که شما را آزار میدهد، زندگی مشترکتان را نجات دهید.
بیشتر از توانتان مسئولیت نپذیرید
ممکن است دوست داشته باشید که دیگران شما را بهعنوان یک فرشته نجات بشناسند، اما چنین خصوصیتی بیشتر از آنکه به نفعتان باشد میتواند شما را از پا در بیاورد. هنر «نه» گفتن را یاد بگیرید و تاجایی که در توان دارید دیگران را حمایت و پشتیبانی کنید و نه بیشتر از آن. قرار نیست به خاطر رفاه خودتان همیشه خواستههای دیگران را رد کنید بلکه باید به اندازه توان و انرژی و البته مهارتتان مسئولیت بپذیرید و نه بیشتر از آن.
شرایط دیگران را درک کنید
همه آدمها در همه لحظات آماده کمک کردن و توجه کردن به شما نیستند. اگر چند ساعت منتظر ماندن برای دریافت این توجه یا درک کردن شرایطی که طرف مقابل در آن قرار دارد شما را آزار میدهد، فکری برای عزت نفستان بکنید. اگر در تمام لحظاتی که همسرتان سرکار است، به بهانه تنهایی و بیحوصلگی از او هم میخواهید که کارش را کنار بگذارد و با شما صحبت کند یا اینکه حتی نمیتوانید چند ساعت بودن او در کنار دوستان یا خانوادهاش را بپذیرید درمورد این رفتارها تجدیدنظر کنید. زیرا چنین انتظاراتی در زندگی مشترک نه نشانه ضعف شماست و نه اقتدارتان بلکه تنها نشانه این است که شما عزتنفس پایینی دارید. زندگی را میدان مسابقه نکنید برای شما هر لحظه کوچکی از زندگیتان فرصتی برای رقابت است، از اینکه کسی سطح زندگی یا ارتباط با همسرش از شما بالاتر و بهتر باشد رنج میبرید و مدام میخواهید روی دست دیگران بلند شوید و برتریتان را ثابت کنید؟ در صورتی که واقعا میخواهید عزت نفستان را بالا ببرید؛ دست از این رفتارها بردارید. سعی کنید در زندگیتان بهترین چیزها را که در توان دارید بسازید و به جای اینکه هر روزتان را از روی رفتارها و شرایط دیگران کپی کنید، شرایطی را بسازید که به شما و همسرتان، فارغ از قضاوتهای دیگران آرامش میدهد.
از مهربان بودن نترسید
اگر شما حد و مرز مهربان بودن را رعایت کنید و به دیگران هم نشان دهید که در زندگی شما هر چیز جای خودش قرار دارد و هر رفتاری در جای خود بررسی میشود، دیگر نگران این مشکل نخواهید بود. شما تنها به مهربانی دیگران نیاز ندارید بلکه به خود محبت کردن هم میتواند روان شما را راضی نگهدارد و آرامش و عزتنفستان را بالا ببرد. نگذارید این مهربانی چشمهایتان را ببندد و روی قضاوتهایتان تاثیر بگذارد بلکه به همسرتان نشان دهید تا زمانی که قدر مهربانیهایتان را میداند از آنها بهرهمند میشود.
از فرصتهایتان نگذرید
شرایط همه آدمها برابر نیست و قطعا خیلی از آدمها شرایطشان بهتر از شماست، اما این بهانه خوبی برای نشستن و دست روی دست گذاشتن نیست. به جای مقصر دانستن زمین و زمان، از کوچکترین فرصتها بیشترین استفاده را بکنید. شاید شما به جایی که دوست دارید نرسید و محدودیتهایتان نگذارند که شبیه آرزوهایتان شوید، اما اگر بیشترین تلاشتان را بکنید و سعی کنید بهترین خودتان باشید، عزت نفستان بالا خواهد رفت و دلیلی برای سرزنش خود یا دیگران نخواهید داشت. اگر فکر میکنید که ازدواج و بچهدار شدن پایان فعالیتهای شما بوده، مشکل از این دو اتفاق نیست بلکه مشکل اصلی شما هستید که نتوانستهاید تواناییهایتان را با تغییرات زندگیتان هماهنگ کنید.
منبع: آخرین خبر
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: نشانه شرایط شرایط اقتصادی شرایط جوی کشور شرایط آب و هوایی شرایط بحرانی زندگی مشترک داشته باشید عزت نفس تان توانایی ها زندگی تان ویژگی ها سعی کنید رفتار ها خود تان اگر شما آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۸۴۵۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۸ نکته درباره افکار و خطاهای شناختی/ چطور خشم خود را کنترل کنیم؟
همه انسانها از استعداد لازم برای منفی فکرکردن برخوردارند. گرچه ممکن است بیماران مبتلا به بیماریهای روانپزشکی یا کسانی که افسردگی، خشم، اضطراب، ترس وعشق را تجربه میکنند، در مقایسه با افراد عادی افکارغیرمنطقی و منفی بیشتری داشته باشند.
افراد بههنجار و عادی نیز در موقعیتهای خاص مانند زمانی که هیجان خاصی را تجربه میکنند، آمادگی تولید افکار منفی را دارند. بنابراین یکی از راههای به دام کشیدن افکار منفی، توجه به هیجانات است.
وقتی برانگیخته هستید یا زمانی که در حال گذر از مرحله پیش از خشم به مرحله خشم و پرخاشگری هستید، بدانید که «افکار برانگیزاننده» نقش کلیدی را بازی میکنند و کنترل خشم بدون مهار این افکار امکان پذیر نیست. از طرفی برانگیختگی و هیجان، در فرآیند پردازش اطلاعات تداخل ایجاد میکنند و سبب میشوند که فرد به گونهای خاص فکر کند. سوگیری در پردازش اطلاعات که تحت تأثیر خطاهای شناختی است، نه تنها به خشم دامن میزند، بلکه فرد را از دسترسی به اطلاعات ناب نیز محروم میکند. اولین گام شناسایی خطاهای شناختی در فکر است. این خطاها عبارتند از:
۱- برچسبها:
برچسبهایی مانند بی انصاف، گستاخ، احمق، سوء استفادهگر، رذل و... میتوانند شما را خشمگینتر کنند و به همین دلیل واکنشهای پرخاشگرانه شدیدتری از خود نشان دهید. زیرا برچسبهایی که به دیگران میزنید، سبب میشود که دیگران را تحقیر یا سرزنش کنید و دقیقاً به خاطر همین برچسبها، حق مسلم خود میدانید که آنها را بکوبید یا زیر سؤال ببرید. شما ممکن است حتی به خودتان برچسبهایی مانند از بدشانسی من است، آدمی ابلهتر از من پیدا نکردند ، از بس ملاحظه کار هستم چنین دردسرهایی برای من پیش میآید بزنید.
حال وقتی به خود یا دیگری برچسب میزنید از خود بپرسید آیا کلی قضاوت نمیکنم؟ این برچسب مرا بیشتر عصبانی میکند یا آرام میکند؟ پاسخ دادن به این سؤالات میتواند به شما کمک کند تا برچسب زدن را متوقف کنید و برچسب ها را زیر سؤال ببرید. برای مثال ممکن است فردی در بسیاری از زمینه ها مسئولانه عمل کند اما در زمینهی خاصی غیرمسئول باشد پس نمیتوان به او برچسب کلی زد.
۲- قصد و عمد:
اگر کسی به شما وعدهای دهد و نتواند در زمان مقرر شده به وعدهی خود عمل کند، ممکن است دلایل زیادی برای این خلف وعده وجود داشته باشد اما اگر پیش خود فکر کنید که حتماً قصدی در کار بوده و فرد از روی عمد دست به چنین کاری زده است، خشمگین میشوید؛ زیرا احساس میکنید از شما سوء استفاده شده است. در این حالت نمرهی برانگیختگی شما در چند ثانیه از ۳ به ۱۰ میرسد و به سرعت به مرحلهی خشم و پرخاشگری میرسید، زیرا وقتی احساس کنید قربانی هستید و طرف به عمد خواسته است برای شما مشکلی ایجاد کند، تنها با تنبیه و حمله به طرف مقابل آتش خشم درونتان خاموش میشود. برای مثال، کسی گوشی تلفن را برنمیدارد و شما پیش خود میگویید: «عمداً گوشی را برنمیدارد و پاسخ تلفن مرا نمیدهد.»
۳- ذهن خوانی:
خواندن ذهن دیگران، عادت بیمارگونهی بسیاری از انسان هاست. زمانی که هیجان خاصی را تجربه میکنیم، بیشتر از مواقع دیگر به ذهن خوانی دست میزنیم. وقتی اندکی برانگیخته هستید و میزان برانگیختگی شما به نمرهی ۳ یا ۴ رسیده است، تنها یک یا دو ذهن خوانی کافی است که به نقطهی انفجار برسید. وقتی ذهنخوانی میکنید در مورد این که دیگران چه فکرهایی درباره شما دارند، پیش خودتان حدسهایی میزنید و سپس فرض را بر این میگذارید که این فرضها درست است و دیگران در مورد شما این گونه فکر میکنند.
۴- فاجعه سازی:
فاجعه سازی از اتفاق پیش آمده یا عملکرد طرف مقابل میتواند شما را از نقطه ۰ به نقطه ۱۰ در مقیاس برانگیختگی برساند. فاجعهسازی اغلب در قالب جملات این وحشتناک است، فاجعه است و غیرممکن است، میباشد.
نوع دیگری از فاجعهسازی «مطلق نگری» است. مطلق نگری در برابر نسبینگری قرار دارد و با واژههایی مانند «او همیشه... او هیچ وقت..... او هرگز...» همراه است.
طبیعی است که وقتی احساس قربانی شدن کنید، یا احساس کنید دیگری نسبت به شما ظلم کرده است و حق شما را تضییع نموده است، احساس خشم کنید و دست به پرخاشگری بزنید. برای مقابله با بزرگنمایی و فاجعهسازی از فنون همدلی، پرس وجو، کاوش و بررسی سود و زیان استفاده کنید.
۵- دنبال مقصر گشتن:
در صورتی که با مشاهدهی یک رویداد ناخوشایند، درصدد یافتن یک فرد مقصر یا گناه کار باشید تا همهی تقصیرها را به گردن او بیندازید، خشمگینتر خواهید شد و ممکن است دست به پرخاشگری بزنید. برای مثال: همه اش تقصیر اوست. اگر او دیر نمیکرد این اتفاق نمی افتاد.
به جملهی بالا نگاه کنید و تأثیر آن را در ایجاد خشم ببینید.
۶- نتیجهگیری شتابزده:
از یک رویداد یا اتفاق خاص، سریع نتیجه گیری میکنید و بر اساس آن واکنش نشان میدهید. برای مثال، اگر کسی به موقع سر قرار حاضر نشود، بلافاصله نتیجه میگیرید که شما را عمدا معطل کرده و سر کار گذاشته است. با این نتیجهگیری زودرس، به سرعت خشمگین میشوید و واکنش منفی نشان میدهید.
۷- پیشبینی منفی:
پیشبینی منفی رفتارهای احتمالی دیگران، میتواند برانگیزاننده خشم باشد. برای مثال کسی از شما کتابی امانت میگیرد و به موقع به شما نمیرساند با خود میگویید: «اگر با او برخورد نکنم و به اصطلاح او را سر جایش ننشانم دفعه بعد هم این کار را خواهد کرد.» «اگر از من حساب نبرد به این رفتارها ادامه خواهد داد.» همان طور که میبینید پیشبینی منفی برای رفتار دیگران میتواند برانگیزانندهی خشم باشد و سبب میشود واکنش منفی شدیدی از خود نشان دهید.
۸- تعمیم:
در تعمیم فرد با استفاده از کلماتی مانند «همیشه»، «هرگز»، «هیچوقت» یک رویداد را تعمیم میدهد. برای مثال: «دیر کردن کار همیشگیاش است.»
الهه ضمیری - خبرنگار تحریریه جوان قدس